تجربه خود را در ویندوز XP افزایش دهید(شماره 34)
واقعیت این است که من همیشه در نصب نرمافزارهاى درایو zip خود مشکل داشتم و خیلى وقتها هم زمان خود را صرف رفع صفحه آبى رنگ ویندوز XP که با اتصال یک هارددیسک Peerless USB External ظاهر شده کردم. ولى خوشبختانه Peerless یک هاردیسک خوش رفتار بود و فهمیدم که اگر سیستم را با یک هارد Peerless از پیش نصب شده بوت کنید، مشکلى نخواهید داشت. ولى اگر بعد از بوت شدن آنرا به سیستم متصل کنید، به هرحال باید مشکلات بعدى را هم خودتان یکجورى حل کنید!
کار با Peerless بدون شک راحت است و من آنرا براى انتقال یک خروار داده بین سرویسدهنده محل کارم و ویندوز XP سیستم منزل خود استفاده مىکنم. لذا پس از ریختن فایلها روى آن، در منزل دست به کار شده و یکهو متوجه شدم که یادم رفته بود که Hot-Plugging خیلى هم درست نبود و باید سیستم را از نو با این وسیله متصل شده بوت مىکردم و به همین خاطر هم صفحه آبى رنگ ویندوز XP دوباره ظاهر شد. خب شاید مثل ما فکر کنید که با یک بار بوت کردن مشکل حل مىشود، ولى متأسفانه اینطور نشد. حتى بعد از بوت هم، صفحه Blue Screen of Death(BSOD) را دیدم. دوباره سعى کردم و یک بار دیگر بوت کردم، ولى باز هم هیچى ظاهر نشد که دلم خوش شود. اعصابم خرد شده بود چون به عنوان ابزار Backup خوب از آن استفاده کرده بودم و حالا هیچ چارهاى نبود جز خواندن اطلاعات آن. و همچنین اطلاعاتى روى آن بود که بدون شک باید در جاى دیگرى هم نگهدارى مىشد. خب چه کار باید مىکردم؟ عقل حکم مىکرد که مراحلى را قبل از روشن شدن سیستم طى کنم. باید Safe Mode را آزمایش مىکردم (که با فشار کلید F8 در زمان بوت ویندوز XP ظاهر مىشود) و خوشبختانه Safe Mode جواب داد. وقتى در محیط Safe Mode سیستم بالا آمد، بهتر بود که نرمافزار Iomegaware که همچون راهانداز آن هارددیسک بود را Uninstall کنم. یا شاید بهتر بود که از طریق گزینه System Restore آنرا به حالتى که هفت پیش داشت برمىگرداندم. اما من راهحلى بهتر از به کارگیرى Safe Modeبرگزیدم، آن همه درایوها و سرویسهاى بارگذارى شده را نشان مىدهد. در وضعیت فعلى خیلى بعید بود که درایور IOMDISK قبل از کله پاشدن بارشده باشد. بنابر ویژگیهاى آن، Storage Iomega Disk Filter For filtering All Mass Devices وجود داشت که احتمالاً مشکل مربوط به این بود.
اما متأسفانه Safe Mode مشکل ما را حل نکرد و من هنوز هم صفحه آبى رنگ معروف را مىدیدم. یواش یواش ههه چیز داشت بدریختتر مىشد و داشتم راستى راستى تب مىکردم.
اما نه، نگران نباشید، همیشه گزینه Last Known Good Configuration در Safe Mode وجود داشت. این گزینه را انتخاب کنید و امیدوار باشید که ویندوز XP بدرستى بوت مىشود ولى اگر نشد چى؟ براى حل این مشکل جدى واقعاً باید یک PC دیگر در اختیار داشته باشید و به اینترنت متصل شوید و ساعتها روى اینترنت جستجو کنید. من هم خیلى جدى شروع به جستجوکردن بهترین راه براى بازیابى دادههایم کردم. شما خیلى سریع در این جستجوها متوجه مىشوید که ویندوز XP با ویندوز 98 خیلى متفاوت است.
مثلاً باید بگوئیم که سیستم من یک NTFS داشت نه یک FAT23، لذا نمىتوانستیم خیلى راحت از یک فلاپى بوت کنیم و اطلاعات موردنظرم را روى رسانه قابل حمل کپى کنیم.
جریان بازیابى
توجه من به سمت Recovery Console معطوف شد. Recovery Console یک ابزار رفع اشکال قدرتمند است که مىتواند زمانى که سیستم قفل کرده یا راهانداز دستگاهى باعث آزار و اذیت شده، به کار آید.
RC یک خط فرمان در اختیارتان قرار مىدهد که به شما امکان اجراى اعمال مختلف مدیریتى را مىدهد. شما مىتوانید فایلها را از روى FAT یا NTFS بخوانید و بنویسید، هارددیسکها را فرمت کنید، بوت معیوب را درست کنید یا سرویسها را متوقف یا اجرا کنید و بعلاوه چند تا کار دیگر.
دو راه براى استفاده از Recovery COnsole وجود دارد: شما مىتوانید توسط سىدىرام ویندوز XP بوت شده و آنرا از منوى Boot اجرا کنید یا اینکه مىتوانید آنرا به روى هارددیسک خود نصب کنید. بدین منظور، سىدىرام را وارد درایو کنید و دستور زیر را تایپ کنید:
\i386\winnt32.txt/cmdcons
بعد از راهاندازى مجدد، RC روى خط پایین منوى Boot ظاهر مىشود. اگر آنرا انتخاب کنید، بعد از یک مکث کوتاه، RCیک صفحه متنى را نمایش مىدهد که لیست تمام OSهاى نصب شده روى سیستمتان در آن قرار دارد (لیست مىتوانید شامل Win2K و NT4 هم باشد) و بعد از شما مىپرسد که مىخواهید با کدام OSبوت شوید. اسم رمز Administrator را وارد کنید (که اگر در حال استفاده از نسخه Homeباشید عموماً خالى است) و بعد به شما یک اعلان فرمان داده مىشود.
آنچه که در خط دستور RC در اختیار دارید، شبیه به چیزى است که در یک اعلان دستور معمولى در اختیارتان است، اما شما مىتوانید آنها را با تایپ Help در کنسول هم ببینید. براى گرفتن help یک دستور خاص، مىتوانید از شکل "command_name/HELP" یا "Command_name/?" استفاده کنید. براى مثال ما مایل بودیم که در مورد دستورات ENABLE یا DISABLE مطالبى را بدانیم. شما از دستور LISTSVC براى لیست کردن همه سرویسهاى در حال اجرا را استفاده مىکنید و با دراختیارداشتن آن اطلاعات مىتوانید راهانداز یا سرویس دردسرساز را در بوت بعدى غیرفعال کنید.
اولین حرکت کپى کردن یک نسخه «تمیز» IOMDISK روى نسخه موجود آن است (شما مىتوانید اینکار را با RC انجام دهید)، شاید فایل خراب شده باشد. اینکار مشکلى را براى شما ایجاد نمىکند. سپس سعى درغیرفعال کردن IOMDISK هم کردم ولى فایدهاى نداشت. (هنوز هم سیستم صفحه آبى را نشان مىداد). پس از آن به بحث نصب مجدد (Re-install) ویندوز XP روى ویندوز فعلى معطوف شدم که شاید نصب جدید بتواند مشکلات را حل کند. اینکار خوب بود و یک راه حل غیرمخرب محسوب مىشد که حداقل همه مىدانیم تحت ویندوز 9xاینکار مشکلگشا بود. البته اینکار گاهى هم مشکل را حل نمىکند و همچنان مشکل باقى مىماند که تحت ویندوز XP این احتمال وجود داشت. بطور نرمال این کار با انتخاب "R" که مربوط به کلمه Repair در حین فرآیند نصب است انجام مىشود، ولى به دلیلى این گزینه خود را نشان نداد. در عوض وقتى من سعى در نصب مجدد آن روى نسخه قدیمى داشتم خیلى صریح به من اعلام کرد که اگر به عمل نصب ادامه دهم حسابهاى کاربرى و اطلاعات امنیتى خود را از دست خواهم داد و تازه احتمال از دست دادن پوشه My Documents را هم داشتم. حالا فهمیدم که چه قدر خرابکارى کردهام و تازه متوجه شدم که در سیستم چه مشکلى بزرگى دارم.
کمک گرفتم
خب در اینجا بود که یک فکر بکر کردم، کارى که تا به حال در این چند سال انجام نداده بودم. درباره کوچک کردن خودم پشت تلفن جلوى یک مسئول خدمات فنى صحبت مىکنم.
البته خیلى هم برایم عجیب نبود که توضیحات معمولى و غیرحرفهاى از آن طرف بشنوم. خیلى سریع به من پیشنهاد شد که به Safe Mode و Lask Known Good بروم (که البته آنها را زودتر انجام داده بودم). سایت وب Iomega از قابلیت چت کردن روى سایت پشتیبانى مىکرد که البته بهتر از گوشى تلفن بود.
خیلى سریع از بحث SafeMode و Last known good گذشتم و متوجه شدم که خیلى از بحث دور نبودم و آن کارهایى را کردم که باید انجام مىدادم. چون قبلاً هم نتوانسته بودم سیستم را با انجام این کارها بوت کنم، این بار هم این نقشه عملى نشد. بعد از چند توصیه مؤدبانه، در آخر پشتیبان فنى به من توصیه کرد که سیستم را یکبار دیگر به فروشندهاش بسپارم تا دوباره آنرا به خوبى بالا بیاورد. از آنجا که این مشکل واقعاً مشکل مربوط به IOmega بود، پیش خودم فکر کردم که چرا باید یک شرکت دیگر مسئولیت مشکلات شرکت دیگر را برعهده بگیرد؟ هرچند که از کیفیت سرویس IOmega ناامید شده بودم ولى خیلى هم برایم عجیب نبود.
خب حالا باید چه کار مىکردم؟ هرچند که هنوز هم قصد تلاش داشتم ولى کم کم داشتم از خیر دادههاى روى دیسک مىگذشتم. خوشبختانه توانستم یک سىدى رام نصب ویندوز XP خوب پیدا کنم و یک نسخه maintenance روى پارتیشن دوم (درایو D) نصب نمودم. این کار به خوبى انجام شد و سیستم دوباره بوت شد. در زمان بوت، مجدداً یک منو ظاهر شد که دو کپى ویندوز Home XP را نشان مىداد. پس از آن توانستم با کپى maintenance خود بوت کنم (که پیش فرض هم بود) و به دادههاى درایو C: براى آخرین بار نگاه کنم. بطور اتفاقى هیچ مشکلى هم براى Product Activation وجود نداشت (کپى دوم XP هنوز مىتوانست تا 30 روز قبل از Active شدن دائم کار کند ولى چون روى سیستمى نصب شده بود که همان مجموعه سختافزار را بعنوان Hardware key مىشناخت، لذا singature هم مثل قبل بود و مشکلى در نصب پیدا نشد).
به منظور دسترسى به حساب کاربرى Administrator، بنابر ادعاى قوانین امنیتى XP، باید با Safe Mode بوت مىکردم. این تنها راهى بود که مىتوانستم به حساب کاربرى Administrator در ویندوز XP نسخه Home دسترسى پیدا کنم. وقتى بعنوان Administrator به سیستم loginکردم، خب همه چیز درست بود و مىتوانستم هر کارى که دوست داشتم انجام دهم. ولى نه همه کارهایى را که مربوط به دادههاى همکارم بود، در ضمن Administrator هم اجازه کپى به من نمىداد. اگر مىخواستم این کار را انجام دهم باید Take Ownership فولدر مربوطه را تغییر مىدادم.
براى این کار روى فولدرى که مىخواهید آنرا کپى کنید راست کلیک کنید و Properties را انتخاب نمایید. سپس روى دکمه Security در قسمت Permission روى Advanced کلیک کنید. اینکار صفحه Advanced Security Settings را براى آن فولدر باز مىکند. سپس روى دکمه Owner کلیک کنید و Administrator را در "Change Owner to..." انتخاب کنید. به منظور تغییر owner همه زیرمجموعههاى آن فولدر هم باید دکمه Replace owner on subcontainers and objects را انتخاب کنید. روى Apply کلیک کنید. هر فایلى حدود 1 تا 2 دقیقه کارش طول مىکشد تا owner آن فایل عوض شود.
وقتى دادههایم به خوبى روى درایو D کپى شدند، حالا مىتوانستم همه آنچه که روى درایو C انجام مىدادم را به پایان برسانم. این تجربه تلخ بالاخره در اینجا به پایان رسید و خواستم به شما بگویم که چه کارهایى در هنگام وقوع چنین مشکلاتى باید انجام دهید.